فکر ستارگان جنوبی Poem by Hosein Shafiei

فکر ستارگان جنوبی

چشم های شکوفه های سیب برای دختر یتیم گریه میکردند
کوچه های باغ ها برای یتیم گریه میکردند
ستارگان جنوبی در فکرتابستان باغ بودند
چشم های تابستان برای این یتیم خواهد گریست
ستارگان جنوبی در فکر چشمان سیب بودند
که برای یتیم خواهد گریست
کوهها در فکر ستارگان جنوبی به هم ریخته اند
چرا تو باید اینگونه بمیری
چه کسی تو را مجبور کرد که اینگونه بمیری
درون تابوت دراز کشیده ای
چه کسی تو را مجبور کرد که اینگونه بمیری
زیر این ابرهای تار تار
می روم با چشمان اشکبار
تا قلب شکسته تو را گرم کنم کمی
همه قهرمانان جمع خواهند شد
همه قهرمانان فریاد خواهند زد
دره طلایی
پر از ستاره
در غبار طلایی
خواهند خواند آهنگ های رهایی

حسین شفیعی

COMMENTS OF THE POEM
READ THIS POEM IN OTHER LANGUAGES
Close
Error Success