بیاد دوست Poem by Mehri Mehraban

بیاد دوست

میخواستم از تو بگویم
همایِ عشق
دوست سالهایِ وبا ، لحظه هایِ سخت   واژه گریه کرد
هق هقش  گرفت
رفت و گوشه ای نشست
قافیه از دست  ذهن من رها شد  و افتاد توی آب
وزن بی وزن شد و تا آسمان پرید
.
.
. اشتباه  گفت هر کسی که گفت:
زمان التیام سوز ِدلِ ،دل شکسته هاست

POET'S NOTES ABOUT THE POEM
به دوست نازنینم هما که همای زندگیم شد و چه زود از دست دادمش
COMMENTS OF THE POEM
READ THIS POEM IN OTHER LANGUAGES
Close
Error Success